پارت سه من هستم

پارت سه من هستم

با مظلومی نگاهش کردی و گفتی من.....من نمیتونم این کارو
انجام بدم من یه احمق‌ام یه بدرد نخور بهتر خودم رو به پلیس تهویل بدم
همسایه‌ات اومد جلو و دستاش رو به صورتت قاب کرد و گفت: (هی من هواتو دارم نمیزارم کسی نزدیکت بشه دختر)
حالا باید از شر این جسدا خلاص شیم
تو و همسایه‌ات شروع به پاک کردن خون شدین
همساته‌ات :هی میگم! حالا با این جسدا چیکار کنیم
تو: نمیدونم!!!
همساته‌ات: من یه ایدی دارم نظرت چیه که آتیششون بزنیم اینجوری کسی نمیتونه پیداشون کنه
تو: من...نمیدونم
دیدگاه ها (۰)

پارت چهار سناریو من هستم با وحشت به سوختن‌ جسدهای بی جون پر ...

من و دوستام همیشه زامبی بازی میکنیم😆😅

هی من همیشه اونی بودم که داخل دعوا ها اینجوری باهام رفتار می...

دلم برای خواهرزداه‌ام میسوزه هی طفلکی قرار با پدر و مادر خر...

زندگی نامعلوم

عشق ممنوع

فعالیت ها ممکنه کم بشه🥲💔ویو فیلیکس: اون دسگه کی بود؟ چرا ات...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط