fake kook

fake kook
part*⁵⁹

ا/ت
کوک: ا/ت عزیزم
ا/ت: هیچی نگو نمیخوام صداتو بشنوم بزار برم
سورا: چرا نمیاین ما میریم تا یک ساعت دیگه بعد تنها میشین حرفاتونو بزنید
ا/ت: نه عزیزم کجا میخواید برید
ماهم الان میایم بیا عزیزم بریم
یاسو:عجیبه که اومدین
سورا: رفتم دنبالشون وگرنه نمیومدن
ا/ت: 😂
یاسو: منم اوایل رابطم با سورا اینجوری بود ولی هنوزم اینجوریه
ا/ت: 😂
جونگکوک بلند شدو رفت
ا/ت: هیی کجا؟
کوک: به تو چه
و رفت
یاسو: چش بود
ا/ت: ببخشید الان برمیگردم
سورا: ا/ت قبلش ما دیگه بریم
ا/ت: کجا بمونین
سورا: یه وقت دیگه میایم بعد موقع اومدیم
ا/ت: ببخشید واقعا
سورا: خواهش میکنم عزیزم
ا/ت:خیلی خوش اومدین
رفتن و من رفتم بالا پشت بوم
ا/ت: هیی این چه رفتاری بود
کوک:دلم خواست
ا/ت: دیوونه شدی
کوک: اره دیوونه شدم خوبه
ا/ت: باشه اینجا بمون من میرم داخل درم قفل میکنم که نیای
خواستم برم پایین
کوک: هیی به چه حقی میخوای درو رو خونه خودم قفل کنی
ا/ت: چی میگی
کوک: تو قبلا خدمتکارمون بودی الان شدی که باهام بد رفتاری میکنی تهمت میزنی که پیش دختر دیگه ای بودم
خب دلم خواسته میتونم باشم به تو چه ربطی داره
به زور جلو بغض خودمو گرفته بودم
کوک: چیشده دختر خانم میخوای گریه کنی اخی بمیرم که میخوای گریه کنی تو با خواهرت هیچ فرقی نداری لیاقتت همون خیابون که بری اونجا

#فیک
#سناریو