مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد

مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را

کاظم بهمنی
دیدگاه ها (۳)

گیسوانت زیر باران، عطر گندم‌زار... فکرش را بکن! با تو آدم مس...

زن های معمولی را بیشتر درک کنید!!زن معمولی نمیتواند هفت قلم ...

وقتی یبار احساس کردین کسی ازتون اجتناب کرد دیگه مزاحمش نشید.

این نمکدان خدا جنس عجیبی داردهر چقدر می شکنیم باز نمک ها دار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط