پارت دهم فیک من عاشق دشمنم شدم

پارت دهم فیک من عاشق دشمنم شدم:
( فردای روز شکنجه )
+ به به سلام دوباره ، تغذیه از خونت چه حسی داره؟
- ازت متنفرم
+ منم عزیزم ، منم همینطور
خب بهت گفتم که برای دفعه بعد یکی از اعضای صورتت رو برای شکنجه انتخاب کن
کردی ؟!
- ....‌‌
+ خب باشه خودم انتخاب میکنم
امممم،گوش ؟
- نمیخوای گوشام رو که کر کنی ؟
+ نه باید حرفام رو بشنوی
فقط می‌خوام یه تکیه اش رو بکنم
- نه ات اینکارو نکن
+ هنوز نظرم تغییری نکرده
- تروخدا التماست میکنم
+ بیشتر
- لطفا
+ خب باشه ، برای تنبیهت
یه نظری دارم و بعدش ولت میکنم
- چه تنبیه ای ؟
+ خواهی دید
+ بیا بریم خونه
- چرا ؟
+ هی ، ببند دهنتو
( میرن خونه )
+ به مصاحبه با زیر مافیای کره گرفتم
و تو ، توی اون مصاحبه میگی که توی خونم کار می‌کنی
- چی؟!
چرا فکر کردی اینکارو میکنم
+ انتخاب با خودته
یا به صورتت فکر کن و زنده موندن یا مصاحبه
- نمیشه، یعنی چی آخه
+ انجامش بده
- ب....اشه
( یه ساعت قبل از مصاحبه ، یونگی توی دستشویی بود و ات داشت رد میشد )
- آخه چرا ؟
وقتی که گشنه بود براش چند تا از بادیگارد ها رو فرستادم بهش غذا بدن
نداشتم چیزیش بشه ، شکنجه اش ندادم به بهانه های مختلف
گذاشتم فکر کنه که واقعا منو گرفتن
ولی شکنجه ام داد ، حالا هم که داره منو تحقیر می‌کنه ، چرا اینقدر گیراییش توی عشق کمه ؟
چیکار کنم حالا ؟
+چ.ییی؟(با صدای آروم )
- باید قوی باشم ، نمیتونم بذارم این اتفاق بیفته ، میتونم فرار کنم ؟
فکر نکنم
( ات می‌ره پایین و یونگی رو ۵ دقیقه بعد صدا میزنه )
+ شوگا
- بله؟
+ مصاحبه کنسل شد ........ میتونی بری خونه ات
- چی؟
+ برو خونه دیگه
- خوبی ، چیزی شده ؟
+ برو فقط
- ب....اشه
( یونگی داره می‌ره بیرون که .....)
+ ااااااا( جیغ )
- چی شد ؟
( تق تق تق )
+ اینا کین ؟؟؟
مونا اسلحه
- زیر مبل باش
اسلحه کجا داری ؟
+ توی کشو ( دوتایی پشت مبلن)
- باشه من میرم بیارم
+نه وایستا ( ات دست یونگی رو میگیره و می‌کشه )
- چیه ؟
+تیر میخوری ،من میرم
- بشین
؟ بفرمایید خانم اسلحه
+ بشین رو زمین
+( تق تق تق )
( ات خودش رو میاره پایین که میفته توی بغل یونگی )
+ اینجا چیکار می‌کنی ؟
- میخواستم برم اونور ، تو یهو اومدی پایین
+ من ...... معذرت می‌خوام .... ببخشید
- اشکال نداره
؟ اخ
+ مونااااااا
؟ دستم....