عشق اغیشته به خون

عشق اغیشته به خون )
پارت ۱۹۹


جیمین : اینجا چه خبره ...
تهیونگ با غیض سمتش چرخید و عصبی غرید : کدوم گوری بودی وقتی داشتن خواهرم رو کتک می‌زند .. جیمین با چشم های گشاد نگاهش کرد و نگاهش بین میون‌شی و تهیونگ چرخید : کی .. ؟ چرا
مین جی تند نشست و کمک میون‌شی کرد تا بلند شود ... جیمین نگران گفت : چی شده خوبی ؟
میون‌شی با بغض سری به نه تکون داد جیمین بازو میون‌شی را لمس کرد تهیونگ عصبی سمت مدیر کل چرخید : خواهر کیم تهیونگ هیچ وقت همچین کاری نمیکنه .. مین جی دست به کمر شد : میون‌شی میشه بگی چی شده
دختر مدیر مدرسه با عصبانیت کنار مدیر کل ایستاد و عصبی گفت : این دختره رو میبینی جلو رها پدرم پوست موز انداخت
جیمین : تو از کجا میدونی میون‌شی این کارو کرده الکی از خودت حرف در نیار
تهیونگ: راست میگه .. مین جی جدی دست تو جیب کرد : میون‌شی خودت حرف بزن .. میون‌شی سخت بغضش را قورت داد و سعی کرد لب باز کند : داشتم گرم میکردم هانا بهم موز داد بعد از .. اینکه خوردمش پوست موز رو تو سطل اشغال انداخت باور .. کنید .. اصلا میریم اون پوست موز رو براتون میارم ..
این جو با غیض گفت : منتظرم ..
میون‌شی گام برداشت سپس کنار سطل اشغال نشست و سرش را بلند کرد مات و مبهوت نگاهش کرد .. ٫ آه لعنتی .. کی برداشته.. ٫ با استرس تند سمت جیمین چشم دوخت : باور کنید اینجا بود قسم میخورم
جیمین سمتش هجوم برد و آروم گفت : بلند شو و سرتو بلند بگیر ..
میون‌شی اخم کرد و آروم بلند شد این جو پوزخند زد گفت : هه بیا باور میکنید دیگه نه .. دختره لعنتی .. عصبی سمتش هجوم برد مین جی دستش را جلو برد و صد رهاش شد : خوشگل خانم بکش عقب بچه ها که بازی نمی‌کنند نه ..؟
میون‌شی تند سمت در رهای شد مدیر کل کمی عصبی گفت : آقای پارک و کیم .. این به مجازات هم داره .. خانم میون‌شی پوست موز رو جلو مدیر انداخته مدرک هم هست ..
جیمین اخم کرد و بلند گفت : میون‌شی سر جات وایستا ..میون‌شی تند سمتش چرخید و به تنها دروغ ذهنش چرخید تند تر گفت : من باید برم ..
آخه چرا باید از این بحث فرار میکرد همانند عصبی غرید
تهیونگ محکم تر تند گفت : بیا ببینم کجا میری ..
مین جی : آروم بگیرید دیگه
میون‌شی بود که پر استرس و لرزیده تند گفت : الان میامـ..
جیمین : اینجا جای فرار نیست .. تهیونگ محکم تر گفت: بیا اینجا ..
مین جی پفی کشید گفت: بس کنید
میون‌شی بازم پشت کرد ولی جیمین بلند تر لب باز کرد: میون‌شی ؟... سر جات وایستا
دیدگاه ها (۰)

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۰۰بغض غریبی چنگ زد به گلوش سرش را پ...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۰۱مین جی گنگ پا روی آن یکی پا انداخ...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۹۸دخترک تنها خنده ای در دلش نسار می...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۹۷مین جی : وقتی میدونید چرا الکی حر...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۱۰۰ (。☬⁠。⁠)⁩جلو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط