در سرزمین من
در سرزمین من
در انگشتِ دوم سمت چپِ زن
طوقی
از طلا می اندازند
بسته به رشته ی عصمت
برای
نگهبانی از عمارتی
که برشانه های باد
استوار گشته است
در هجومِ
دما دمِ
تندبادِ
گناهِ
اربابان...
نمی دانم
چرا در سرزمین من
جسدِ
همه ی کسانی که می گویند
ما
بی تو
می میرم
پیدا نمی شودِ...!!!!
در انگشتِ دوم سمت چپِ زن
طوقی
از طلا می اندازند
بسته به رشته ی عصمت
برای
نگهبانی از عمارتی
که برشانه های باد
استوار گشته است
در هجومِ
دما دمِ
تندبادِ
گناهِ
اربابان...
نمی دانم
چرا در سرزمین من
جسدِ
همه ی کسانی که می گویند
ما
بی تو
می میرم
پیدا نمی شودِ...!!!!
- ۵۵۶
- ۰۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط