سناریو

#سناریو
#درخواستی
وقتی رفتین خونه مامان و بابات بهشون میگن چرا گردن ات کبوده

نامجون:اممم...اممم...آها دیروز داشتیم آهنگ می‌نوشتیم که خودکار افتاد زمین میخواست برداره گردنش خورد به لب میز


جین:من خبر ندارم

شوگا:ات دوست دختر منه و من میتونم هر کاری دم میخواد باهاش بکنم


جیهوپ:تو حموم اینطور شده


جیمین:بخدا کاریش نکردم فقط...
بابا:فقط چی؟
جیمین:توروخدا ولم کنید😭


ته:یونتان گازش گرفت کار من نیس


کوک:بابا جون مامان جون بخدا نزدمش داشتیم فیلم می‌دیدیم که بخدا فقط دستم خورد
دیدگاه ها (۰)

#سناریووقتی همگروهید و کمپانی بهت میگه ایدل خیلی بدی هستی یک...

#سناریو وقتی از شب تا صب تو گوشیتی و بهشون اهمیت نمیدیشیومین...

بهم خیانت کرد*پارت اخر*لیسا:من؟؟چونگ سوک:یسلیسا:تو بهم علاقه...

#سناریو #درخواستی#اکسو#بی_ تی _اس#بلک _پینکوقتی میگی میخوام ...

زندگی با خنده ( نقشه)سارا: نقشت چیه؟نگار: باید بزاریم جیمین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط