میتوانم بسرایم ترانه ای

می‌توانم بسرایم ترانه ای
از این لحظه‌های دلکش و سرشار
به هوای تو گشتم در سراسر این باغ
و گل به روی تو بستم در سراسر این باغ
نگاه کردم و دیدم جهان را زیر سایه‌ی تو
به یاد روی تو بودم به جستجوی تو بودم
اگر به بوی تو رفتم ، فدای روی تو گشتم
و گر به کوی تو رفتم ، فدای موی تو گشتم
دیدگاه ها (۰)

چون شب آمد سوی میدان شد فراز با هزاران زیور و زیور فرازدید م...

پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکستنظاره تو بر همه جان‌ها مبار...

عشق ( درد بی پایان)

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط