اسلاید لباس موهاش دوستش اون عنتر لباس پسرا ...
اسلاید ۱ لباس ۲ موهاش ۳ دوستش ۴ اون عنتر ۴ لباس پسرا ۵ آرایشش
پرش زمانی به سمت عمارت
یانگی . کلی ماشین نگهبان پستمون بود من که تبق معمول باید وسط چند تا غول بیا بونی میبودم ( هوی )
یانگی . یا آه ( کلافه ) یزره برید اون ور تر
تهیونگ . چجوری آخه
یانگی . از من میپرسی 😐😑
جونکوک . راست میگه ولی در این که ما برین اون ور تر نه ( لبخند خرگوشی 🐰)
پسرا جز تهیونگ و جونکوک . 😑😐😶
جونکوک. ...................
پسرا . ................
زمان گفتگو پسرا با مامانشون وقتی یانگی در حال لباس پوشیدن بود
رفتم از اتاق بیرون پسرا هم همزمان با من اومدن بیرو
یانگی . اوف 😈
پسرا . 😈😈😈😈😈😈😈
یانگی . به چی نگاه میکنید
مامان . به به نگاه کن چه خوشتیپ کردین همه خوب بیاین بریم عا پسرا یه لحظه یانگی تو برو پیش بابا تا ما بیایم
یانگی . باشه
مامان. خوب پسرا هواستون به بانگی باشه تا زیاد ازتون دکر نشه ما یه گوشه مهمونی هستیم و زیاد پیش شما نیستم و شما با هم دو ره یه میز هستید یانگی که سوهو اذیتش نکنه خوب ( جدی )
پسرا . باشه
یونگی . البته اگه خودش بزاره همیشه میگه ( اداشو در میاره ) من دیگه بچه نیستم ولم کنید ( اداشو در میاره )
تهیونگ . در حال ترکیدن
جیمین . یونگی هیونگ خیلی بهت میا این نقش دخترونه ( یاد مدرسه افتادم ) ( جیمین در حال ترکیدن )
که همه ترکیدن شروع کردن به خندیدن
یونگی . زهر مار اسکل های ......مادر ...... بی .... سانسور
خندشون محو شد
نامی . ( سرفه ) بهتره بریم
جین . اره بریم تا بد تر نشده
پسرا . بریم
پرش زمانی به حال
رسیدیم عمارت
یانگی . هوف
تا رفتیم داخل همه تا زمین خم شدن
( نکته . پسرا هم مافیا هستن یانگی هم همینطور از ۵ سالگی )
که یهو سوهو رو دیدم که داره میاد سمت ما مامان بابا مون رفتن اومد که بهم دست بده یونگی بهش دست داد .
سوهو . یونگی چطوری
یونگی . خیلی عجیبه واقعا با ادب شدی ( پوزخند )
یانگی عمرا از تو میترسه( خنده )
سوهو . به چی میخندی پرنسسم
یونگی . ( یانگی نزاشت حرف بزنه )
یانگی . کی گفته که تو شاهزاده ای که من بشم پرنسست ( جدی و خیلی سرد و عصبانی )
سوهو . 😶 در حال آب شدن
سوهو . امیدوارم بهتون توی این مهمونی خوش بگذره
یانگی . اگه ت نبودی بیشتر خوش میگذشت (🤪)
سوهو . 🥴 به هر حال میبینمت پرنسسم
جونکوک . میخواستم برم پسره رو بزنم که پسرا جلوم رو گرفتن
نامی . ولش کن کوک دردسر نساز
جیهوپ . راست میگه بریم بشینیم
تهیونگ . ولی خیلی خوب ضایع کردیش پشت سر هم رگباری زدی
خنده هم اون ور تر
یانگی . بسه الان فکر میکنن روانیم
جین . راست میگه دیگه .... عه
یانگی . عه همین
پسرا . 😶😑😐🤨
...........
این پارت خیلی زیاد بود پس حمایت کنید
💕💞💖💗🖤🤎💜💙💚💛🧡❤
پرش زمانی به سمت عمارت
یانگی . کلی ماشین نگهبان پستمون بود من که تبق معمول باید وسط چند تا غول بیا بونی میبودم ( هوی )
یانگی . یا آه ( کلافه ) یزره برید اون ور تر
تهیونگ . چجوری آخه
یانگی . از من میپرسی 😐😑
جونکوک . راست میگه ولی در این که ما برین اون ور تر نه ( لبخند خرگوشی 🐰)
پسرا جز تهیونگ و جونکوک . 😑😐😶
جونکوک. ...................
پسرا . ................
زمان گفتگو پسرا با مامانشون وقتی یانگی در حال لباس پوشیدن بود
رفتم از اتاق بیرون پسرا هم همزمان با من اومدن بیرو
یانگی . اوف 😈
پسرا . 😈😈😈😈😈😈😈
یانگی . به چی نگاه میکنید
مامان . به به نگاه کن چه خوشتیپ کردین همه خوب بیاین بریم عا پسرا یه لحظه یانگی تو برو پیش بابا تا ما بیایم
یانگی . باشه
مامان. خوب پسرا هواستون به بانگی باشه تا زیاد ازتون دکر نشه ما یه گوشه مهمونی هستیم و زیاد پیش شما نیستم و شما با هم دو ره یه میز هستید یانگی که سوهو اذیتش نکنه خوب ( جدی )
پسرا . باشه
یونگی . البته اگه خودش بزاره همیشه میگه ( اداشو در میاره ) من دیگه بچه نیستم ولم کنید ( اداشو در میاره )
تهیونگ . در حال ترکیدن
جیمین . یونگی هیونگ خیلی بهت میا این نقش دخترونه ( یاد مدرسه افتادم ) ( جیمین در حال ترکیدن )
که همه ترکیدن شروع کردن به خندیدن
یونگی . زهر مار اسکل های ......مادر ...... بی .... سانسور
خندشون محو شد
نامی . ( سرفه ) بهتره بریم
جین . اره بریم تا بد تر نشده
پسرا . بریم
پرش زمانی به حال
رسیدیم عمارت
یانگی . هوف
تا رفتیم داخل همه تا زمین خم شدن
( نکته . پسرا هم مافیا هستن یانگی هم همینطور از ۵ سالگی )
که یهو سوهو رو دیدم که داره میاد سمت ما مامان بابا مون رفتن اومد که بهم دست بده یونگی بهش دست داد .
سوهو . یونگی چطوری
یونگی . خیلی عجیبه واقعا با ادب شدی ( پوزخند )
یانگی عمرا از تو میترسه( خنده )
سوهو . به چی میخندی پرنسسم
یونگی . ( یانگی نزاشت حرف بزنه )
یانگی . کی گفته که تو شاهزاده ای که من بشم پرنسست ( جدی و خیلی سرد و عصبانی )
سوهو . 😶 در حال آب شدن
سوهو . امیدوارم بهتون توی این مهمونی خوش بگذره
یانگی . اگه ت نبودی بیشتر خوش میگذشت (🤪)
سوهو . 🥴 به هر حال میبینمت پرنسسم
جونکوک . میخواستم برم پسره رو بزنم که پسرا جلوم رو گرفتن
نامی . ولش کن کوک دردسر نساز
جیهوپ . راست میگه بریم بشینیم
تهیونگ . ولی خیلی خوب ضایع کردیش پشت سر هم رگباری زدی
خنده هم اون ور تر
یانگی . بسه الان فکر میکنن روانیم
جین . راست میگه دیگه .... عه
یانگی . عه همین
پسرا . 😶😑😐🤨
...........
این پارت خیلی زیاد بود پس حمایت کنید
💕💞💖💗🖤🤎💜💙💚💛🧡❤
- ۶.۰k
- ۲۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط