مثلا اگه الان بودی میرفتیم زیر بارون باهم قدم میزدیم

مثلا اگه الان بودی میرفتیم زیر بارون باهم قدم میزدیم :))
وقتی دستام یخ میزد میگرفتیشون تو دستات گرمشون میکردی :]
باهم زیر یه چتر قدم میزدیم :}
چی دارم میگم...!
تو که نیستی :)
دیدگاه ها (۲)

با چشم های زردپاییز در ایوان خانه نشسته بودو من به پرندگانی ...

منم یه زمانی دختر خوبی بودمدختری ک فحش دادن بلد نبوددختری ک ...

وقتی می پرسی "چرا من" ؟به دخترکی فکر کنکه از بین هزار عروسک ...

بستن چشم هایت چیزی را تغییر نمی دهد. هیچ چیز فقط به خاطر این...

نگاش کن ببین دلبریاشو... آدم یادش میره همه غمهاشو

تک پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط