جین و نانسی تو ی مغازه

جین و نانسی تو ی مغازه
بودن نانسی ی لباس
خیلی باز پوشیده بود و داشت
خودش رو به جین می‌مالند(هی هی دیدی همو بوس نکردن😂)
سریع رفتم سمتشون و موهای
نانسی رو کشیدم
ا.ت:تو ی عوضی داری چه گوهی میخوری هااا؟
جین به همراه افراد داخل
مغازه من رو از اون عوضی هرزه جدا کردن
یکی از مشتری ها:خانم لطفا آروم باشید
ا.ت:ولم کنید بزارید این عوضی رو آدم کنم
جین:ا.ت عشقم آرون باش بخاطر میسو
با عصبانیت ی نگاه به
جین کردم و بیخیال شدم
دلم نمیخواست
میسو ناراحت بشه رفتم
سمت میسو و دستش رو گرفتم
ا.ت:پرنسس بیا بریم
میسو:باشه
با میسو رفتیم تو ماشین
که جین و نانسی هم اومدن
و جین ماشین رو روشن
کرد تو راه هیچکس
حرفی نزد وقتی رسیدیم پیاده
شدیم و رفتیم تو من میسو
رو بغل کردم و بردم
تو اتاقش بعد اومدم پایین
که دیدم نانسی با پرویی
تمام لم داده رو مبل
و جین هم تو آشپزخونشت
ا.ت:تو ی اشغال با چه رویی راحت نشستی رو مبل هااا
بعد شروع کردیم به گیس و گیس کشی
نانسی خواست بزنه تو دلم که جین داد زد
جین:بسته‌!نانسی گمشو تو اتاقت همین الان
نامسی:اوپا...
جین:گفتم گمشووو
نانسی با گریه رفت تو اتاقش منم بدون توجه به جین رفتم تو اتاق خودم که...

شرطا:
۳۰ لایک
۴۰ کامنت
دیدگاه ها (۴۹)

☆چالش☆سر ادیتش پاره شدمممم پدرسگ هی از برنامه می‌پرید بیرون(...

همین مونده بود ازش وانشات درست کنن🥲من ی سوال دارم چطوری چاقو...

اع وا اخلاقم چشه مگه😔😂ولی قشنگ ریدی بهم باریکلا🗿👍

و رفتم پیش دختراا.ت:دخترا شما برید من کار دارمسونگ مین:باشه ...

ویو ا،ت صبح از خواب پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم کارای لازم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط