هر شب

هر شب
خیال میکنم دارمت ...
کنار خودم ...
برایت چای میریزم و
شروع میکنم از روزمرگی هایم سخن گفتن ،
هر روز
چشم باز میکنم
چای یخ کرده ات را سر میکشم ؛
و با نداشتنت خیلی منطقی کنار می آیم
این زندگی من بعد از توست ...!

علی قاضی نظام
دیدگاه ها (۴۲)

شب را از زنانی بپرسکه تنها گذاشته شده‌اندزیرا که شب‌ها همه چ...

شب که میشود ، خیالش ، حاکم تمام بود و نبود میشود !خودش هم نم...

( گناهکار ) 69 part همانجا ایستاد جلوی آن عمارت بزرگ خاکستری...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط