این روزها

این روزها
آدم دلش همینطوری تنگ می شود
برای هرچه که نیست
برای پیوستگی نگاه ها ، حقیقت چشم ها
شادمانی سکوت
به وقتِ لحظه تحویلِ آغوش ها
دست ها ، کلاویه ها ، لبخند ها
یا مُقلب القلوب ِبوسه ها
یا مُحول الحولِ اشک ها
پاییزها ، زمستان ها
ها کردن به بخار شدن اندوه ها
یا مُدبر الیلِ جدایی ها
همان ها که نیستند به حَوِل حالَنا
و
هرچه که هست را نیست می کنند



#مرگ_بر_کرونا😁
دیدگاه ها (۷)

براستی زن بودن کار مشکلی است !مجبوری مانند یک کدبانو رفتارکن...

نشسته‌ام به در نگاه می‌کنمدریچه آه می‌کشدتو از کدام راه می‌ر...

‍ سماور قل قل میکند .مادربزرگ پایش را دراز کرده است .بوی بها...

از دلمتا لب ایوان شما راهی نیست؛نیمه جانی‌ست در این فاصله،قر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط