عشق اغیشته به خون

عشق اغیشته به خون )
پارت ۱۸۹

لحظه دیگری بود که تهیونگ همراه جیمین در کنار ستون ایستاده بودن .. جیمین با دل شکسته به حرف های شکست خورده میون‌شی گوش‌میداد و تعیونگ بود که خبیث به ستون تکیه داده بود ولی تا وقتی سخنان میون‌شی را شنید .. جدی تکیه اش را گرفت
مین جی پوزخند غمگینی زد : نه اصلا هم اینجوری نیست .. از من بدش می‌آید نه خوش
میون‌شی غمگین تر نگاهش کرد و با لحن بسیار شکسته ای حاصل از بغض گفت : نه اشتباه میکنی نگاه تیره تهیونگ وقتی قفل میشه در نگاه جدی تو... نگاه اون مثل آب تکون میخوره یهویی عوض میشه - سکوت کرد - ولی نگاه ترو هم می‌دونم .. درسته که با اجبار به هم دیگه تن دادین ولی - چشم به آسمان دوخت - ولی شما دوتا عاشق هم هستین
مین جی عمیق زل زد به زمین و با لحن آرامی گفت : فکردی تو عاشق جیمین نیستی ؟ فک کردی اپن عاشقت نیست
میون‌شی : لطفاً حرفش رو وسط نکش ..
مین جی تند نگاهش کرد : ولی ... میون‌شی تند تر گفت : لطفاً به فکر خودت و بچت باش...
همین جمله کافی بود که اخم تهیونگ تبدیل به عصبانیت شود آنگاه دنیا رو سرش خراب شد .. گام ای برداشت و سمت آن ها رفت .. جیمین به خوبی متوجه حال بد تهیونگ شد و با ترس بازوش را گرفت : آروم بگیر ..
تهیونگ محکم دست جیمین را پس زد
دیدگاه ها (۰)

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۹۰تهیونگ محکم دست جیمین را پس زد ، ...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۹۱تهیونگ اول خندید و بعد از خنده شی...

( عشق اغیشته به خون )پارت ۱۸۸تهیونگ خم شد و لب آب پر از قرمز...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۸۷ای چون : اگه نبودی امروز نقشه های...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۹۵مین جی گنگ گفت : اینو ولش کن .. ت...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۷۶از ماشین پیاده شد در در کنارش تهی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط