هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد

دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
#سعدی
دیدگاه ها (۲۱)

چون خیال تو درآید به دلم رقص کنانچه خیالات دگر مست درآید به ...

همه سرچشمم واز دیدن او محرومم...#مهدی_اخوان_ثالث

نام تو، اگر چهبهترین سرود زندگی‌ستمن تو را به خلوت خدایی خیا...

بسیار در دل آمد از اندیشه‌ها و رفتنقشی که آن نمی‌رود از دلنش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط