دلبرا

دلبرا !
در هوس دیدن رویت ، دل من تاب ندارد
نگهم ، خواب ندارد قلمم ،
گوشه ی دفتر ، غزل ناب ندارد ...

همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد ؟

در گذرگاه زمان ، خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیریی خود می گذرد ؛
عشق ها می میرند
رنگ ها ، رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ ،
دست ناخورده به جا می مانند ...

#مهدی_اخوان_ثالث
دیدگاه ها (۱۰)

یااباالفضل سوزش چشم من از لذت"زیبایی توست" خیره بر تو شده ام...

کفاف مستی من را نمیدهد انگورکمی ز چای نجف با گلاب میخواهم#ار...

نه !همیشه برای عاشق شدن،به ‌دنبال باران وبهار وبابونه نباش!گ...

درد و درمان، #کلید روحانیسخت و آسان، کلید #روحانیخضر دوران، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط