بعضی ها

بعضی ها
پر و بال مان را چیدند
بعضی دیگر گفتند چرا نمی پری ؟
و ما گفتیم :
ترس از ارتفاع داریم ...

سعیده_سناوندی
دیدگاه ها (۲)

نگارم رفتنت دیوانه ام ڪرد هواےدیدنت پروانہ ام ڪرد شدم آواره ...

در غـم قامـت رعنـای تو شمشـاد شکسـتبـس‌که شیـرین دهنـی حـرمت...

.امروز که محتاج توام جای تو خالی استفردا که می‌آیی به سراغم ...

آرزو نمیکنم برگردیآرزو میکنمعاشقـ کسی بشی که هیچوقت دوست ندا...

ما یکی داشتیم کلاس اول اسمش کوثر بود ما بهش می گفتیم کوثی🎀(ا...

ویو آتما تو جنگل بودیم که یهو نینا حالش بد شد و گفت آب و اک...

ویو کوککه رفت و یه گوشه از آکواریم نشست و دمش و بغل کرد-ببین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط