part 5

یوری = ///رو به جونگین میکنه /// عادتشه با همه لاس بزنه ..
جونگین = اره با همه خوبه ...ببین ما یه اکیپ داریم ...زنگ تفریح ها دور هم جمع میشیم تو هم باهام بیا بهشون معرفیت کنم ...
یوری = فک نکنم یه جمع پسر از اینکه یه ختر تو اکیپشون باشه خوششون بیاد ..
جونگین = چرا باهات حال میکنن دختر خاکی هستی ...
یوری = اوکی ....
////بعد از یک ساعت زنگ تفریح میخوره ....جونگین دست یوری رو میگیره و میبره پیش اکیپشون ..//
فیلیکس = اوه سلام بچه نون ...زنگ ریاضی چطور بود ...
جونگین = سلام لیکسی ....افتضاح مخم رفت ...
لینو = خب بچه نون ...خانوم کی باشن //به یوری اشاره میکنه....که همه نگاهشونو میدن به یوری//
سونگمین = دوست دختر پیدا کردی ...
یوری = //سونگمینویجوری نگاه میکنه بدبخت پشیمون میشه از حرفش...از اون نگاه ترسناکا که متولدین بهمن و ابان و اردیبهشت و اسفند وخرداد مخصوصا تیر دارن ///
جونگین= نه خیر داداش زیاده روی نکن ...دوست دختر کجا بود ...خب بزار معرفی کنم ..ایشون پارک یوری هستن و تازه به این مدرسه اومدن ....
همه باهم = اوووووووو
سونگمین = بچه نون چه معدب شدی موقع معرفی کردنش ...بعد میگه دوست دخترم نیست ...
یوری = ///دیگه طاقت نیاور/// خب بببینید ...بزارید از الان یه چیزی رو واستون مشخص کنم ...چون تازه واردم دلیل نمیشه اجازه بدم مورد تمسخر قرار بگیرم یا تحت فرمان کسی باشم ...و از اون دخترا پیکمی هم نیستم که تند تند جیغ جیغ میکنن و از پسرای سوسول و پرو هم خوشم نمیاد ...حله ....
///همه از رفتار یوری پشماشون ریخته بود ...یعنی باورشون نمیشد یه دختر با ضاهر کیوت انقدر خفن باشه ....///
دیدگاه ها (۱)

part 6

part 7

part 4

part 3

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط