شب هشتم محرم شب حضرت علی اکبر ع

شب هشتم محرم : شب حضرت علی اکبر (ع)

دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی 
پاره های بدنت را جگرم سوخت علی 

ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم 
طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی 

چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت 
مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی 

لخته خونی که برون از گلویت آوردم 
ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی 

باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است 
نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی 

یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت 
ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی 

آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است 
خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی 

داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم 
داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی 

این همه نیزه میان بدنت گم شده است 
با که گویم محنت را جگرم سوخت علی 

از همان دور شنیدم رجزت را پسرم 
این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی 

نعرة حیدری و نالة یا زهرایت 
می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی 

نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم 
چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی 

گر نیایند جوانان حرم یاری من 
که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی
دیدگاه ها (۳)

شان حضرت علی اکبر (ع) :عاشورا روز درخشیدن ستارگانی بود که سا...

شب نهم محرم : شب تاسوعا ، شب علمدار حسین (ع) حضرت عباس (ع)مش...

شب هفتم محرم : شب حضرت علی اصغر (ع) وقتش شده بر دست بگیرد جگ...

نگاهی نو به حادثه "عاشورا" هفت شهر عشق روایت سفر امام حسین ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط