ملودیتلخ

‌ملودی_تلخ🍷
Part: 57
از رو تخت بلند شدم و تخت رو دور زدم تا چشماشو ببینم

اما تا دید چشماشو جوری روهم فشرد که کلی اشک ریختن پایین

این دیگه چی بود؟

+این دیگه از کجا اومد؟
_ولـم... ولم کن

+نگرفتمت که
_شوخی نـ.. نکن حوصله نـ... ندارم

+مرد که گریه نمیکنه

چند دقیقه ای تو گوگل مغزش در حال سرچ بود که چی گفتم

یهو بلند شد وکوبید به دستم

+نبینم گریه هاتو


از رو عادت عداشو در اوردم
+نبینم گریه هاتوووو مرتیکه اشغال

به جای اینکه عصبانی بشه زد زیر خنده
+با این قیافت نخند
_زشتم؟
+پس چی؟

خنده هاش تموم شد و صورتشو اورد جلو
_تو باهمین مرد زشت لـd گرفتی...


༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۲)

ملودی_تلخ🍷Part: 58#تهیونگسریع گونه هاش قرمز شدو چشماشو ازم گ...

ماه_تیره🌑Part: 61قبل از مرده بتی بهم رسید خیلی اذیت میشد از ...

ملودی_تلخ🍷Part: 55تازه فهمیدم فهمیدم چی گفتم+عه ببخشید منظو...

ملودی_تلخ🍷Part: 53شروع کرد به خوردن کم کم گرم شدم و درد زیر ...

مین جی همراه میون‌شی به شدت بلند خندیدن نه از ته قلبش نه از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط