صبح چشمان تو در آینه پرواز کند

...
صبح چشمان تو در آینه پرواز کند
عشق هم پنجره ا‌ی رو به دلم باز کند

ناز لبخند تو در آینه تکثیر شود
شانه از جنگل موی تو سرازیر شود

غرق در آینه باشی به تو چشمک بزنم
میوه‌ی تازه رس باغ تو را تک بزنم

چه بگویم به تو تا قافیه ها بد نشود؟
حرف احساس من از جانب تو رد نشود!

#علی_بیانی
#گل #لاله
#صبح #چشمان #آینه #پرواز #عشق #پنجره #دل #باز #ناز #لبخند #تکثیر #شانه #جنگل #مو #سرازیر #غرق #چشمک #میوه #تازه #باغ #تک #قافیه #حرف #احساس #جانب #رد #پاییز #آبان
#flowers
#flower
دیدگاه ها (۰)

...از دوران کودکی، عادتی داشته امبرخی ها با شنیدنش می خندند!...

...نشود فاشِ کسی آنچه میان من و توستتا اشارات نظر، نامه رسان...

...در کوچه های دلتنگی؛رفیقی مهربان، همچو باران دارم منبا گون...

...شاخ چون دست کریمان شد زرافشان از خزاندر زر خالص زمین گردی...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

پارت دوم – در آغوش همصبح روز بعد، نور آفتاب از میان درختان ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط