نگارگری و تذهیب روی چوب

گاه گاهی
قفسی می‌سازم بارنگ
می فروشم به شما تا به آواز شقایق
که درآن زندانیست
دل تنهایی تان تازه شود
دیدگاه ها (۲۳)

کمی برای ماندنم اصرارکننه آنقدر که بمانمآنقدر که بفهمم رفتنم...

قلمرو سکوت مندر لابلای درهم ریختگیهای جهان

و خوشبختینقاشی باران خورده ایستکه رنگهای محویاز آن باقیست

اهل شعرم… اهل تنهایی و درد…پیشه ام فریاد است!! کاسبم… کاسب د...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

در ژرفای وجود هر انسانی گلادیاتوری خاموش است؛ نه در میدان خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط