و گاهی باید رفت انقدر دور شد که دیگر صدای دورگرد لال کنار

و گاهی باید رفت انقدر دور شد که دیگر صدای دورگرد لال کنار خیابان را نشنید
از سرمای سیاه خورشید باید فرار کرد و به سفیدی شب پناه برد باید در میان شلوغی بازار آشکار شد
گاهی باید دوید برای نرسیدن!
•تاراسراج
دیدگاه ها (۳)

و من فرار می‌کنماز فکر کردن به تو!مثل رد کردن آهنگی کهخیلی د...

کاش بدانیدهمه ی ما نیاز داریم دیده شویمشنیده شویم، خواسته شو...

یک روز صبح بیدار می‌شویو حس می‌‌کنی‌چقدر دوست‌اش داریو خدا ا...

تهش فهمیدم موندمای آدما هیچ قانونی ندارهرفتناشونمیه روز وقتی...

Royal Veil — Part 11 : آتش در سایه‌هاشب، ناگهان با فریادی از...

My sweet trouble 24✨شب شد دوباره مثل همیشه دور هم جمع شدیم ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط