عاشقانه

#عاشقانه
نازک بدن ابرو کمان بالا بلندم
پیچیده مو سیمین صفت گیسو کمندم

چشمت عسل لبها شکر پلکت مقعر
ای دلبر ِزیبا و طناز و لوندم

بانوی من،سلطان ِقلبم پادشاهم
عالیجناب ِبا شکوه و ارجمندم

چشمان ِگیرایت مرا مجذوب ِخود کرد
با اینکه من وسواسی و مشکل پسندم

آشفته کن مو را،مرا آشفته تر کن
می خواهم امشب گیره ی مو را نبندم

لبخند را بر روی لبهایم نشاندی
عشقم کنارم باشد اما من نخندم ؟

خود را درون ِحلقه ی بازو رها کن
تا حلقه را دور تنت محکم ببندم


#مسعود_محمدپور
دیدگاه ها (۳)

#عاشقانهاز دکمه های پیراهنت که بگذریم به بندهای بزرگتری می ر...

#عاشقانههمیشه فکر می کردم عشق شیرین است ولی وقتی تجربه اش کر...

#عاشقانهای لیقه ی موهات ،دواتی تو چه کردیابرو و دو لبهات، شک...

#عاشقانهساحل رود کارون و من و دستان تودر هوای خیس باران ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط