گریه آیین ربناییهاست
گریه آیین ربناییهاست
شرح منظوم نینواییهاست
همه حرفش غم جداییهاست
چارهی درد بیدواییهاست
گریه روزی ماوراییهاست
همهی سرپناهمان اشک است
تا ابد تکیهگاهمان اشک است
در مسیریم و راهمان اشک است
شیعهایم و سلاحمان اشک است
اشک سجادهی خداییهاست
در ازای دعا دوا کردند
گرهها کور بود وا کردند
چقدر لطفها به ما کردند
شهر را صحن کربلا کردند
عشق ما هم به این گداییهاست
چه کسی گفته بیکس و کاریم
ما گداها حسین را داریم
به نگاهش همه گرفتاریم
این که غم را فقط خریداریم
حُسن این طور آشناییهاست
آیهی بیغلط حسین حسین
سند خط به خط حسین حسین
اسم اعظم فقط حسین حسین
عشق من این وسط حسین حسین
دل به او بستن از رهاییهاست
تیر و ترکش مرام داعش نه
اهل حقیم اهل خواهش نه
حرف داریم با نوازش نه
مرد جنگیم میز سازش نه
کار در دست کربلاییهاست
همگی عشق پنج تن داریم
از لباس عزا کفن داریم
پرچم سبز یا حسن داریم
در یمن نیز هموطن داریم
عشق بالاتر از کجاییهاست؟
آسمان رد پای ما را دید
سند روضههای ما را دید
مقتل کربلای ما را دید
چشم دنیا منای ما را دید
فاطمه مادر مناییهاست
گریه کردیم بی صدا امروز
مثل جانباز کربلا امروز
سوختیم از دم هوا امروز
گفت آقا غم منا امروز
قصهی تلخ شیمیاییهاست
بار دادند بار عام حسین
نقش سربند ماست نام حسین
منطق ما شده کلام حسین / شرط برجام ماست جام حسین
فتح ما پشت سر جداییهاست
حرف تحریم درخور ما نیست
چقدر حرف این که فردا نیست
گوش ما بر کلام دنیا نیست
به لب سید خراسانیست
گرچه دوران بی وفاییهاست
در طریقت ادا نباید داشت
سنگری از ریا نباید داشت
وحدتی غیر ما نباید داشت
چشم بر کدخدا نباید داشت
دورهی ختم کدخداییهاست
نور داریم و منجلی هستیم
گرچه بیسر صدا، ولی هستیم
پای دین بیمعطلی هستیم
همدانی این علی هستیم
شب هشتم شب فداییهاست
قدمی زد قد حرم خم شد
احمد کربلا معمم شد
خیمهها بی رسول اعظم شد
روزگار حسین در هم شد
وقت معراج مصطفاییهاست
در گلو لشکری صدا انداخت
تن او را جدا جدا انداخت
شاه را داغ او ز پا انداخت
آمد و بر زمین عبا انداخت
این عبا ارث مرتضاییهاست
خم شده قدم اکبرم برگرد
خیز از جا صنوبر برگرد
خبرت رفته تا حرم برگرد
دست در دست خواهرم برگرد
حرفم آغاز بیحیاییهاست
شرح منظوم نینواییهاست
همه حرفش غم جداییهاست
چارهی درد بیدواییهاست
گریه روزی ماوراییهاست
همهی سرپناهمان اشک است
تا ابد تکیهگاهمان اشک است
در مسیریم و راهمان اشک است
شیعهایم و سلاحمان اشک است
اشک سجادهی خداییهاست
در ازای دعا دوا کردند
گرهها کور بود وا کردند
چقدر لطفها به ما کردند
شهر را صحن کربلا کردند
عشق ما هم به این گداییهاست
چه کسی گفته بیکس و کاریم
ما گداها حسین را داریم
به نگاهش همه گرفتاریم
این که غم را فقط خریداریم
حُسن این طور آشناییهاست
آیهی بیغلط حسین حسین
سند خط به خط حسین حسین
اسم اعظم فقط حسین حسین
عشق من این وسط حسین حسین
دل به او بستن از رهاییهاست
تیر و ترکش مرام داعش نه
اهل حقیم اهل خواهش نه
حرف داریم با نوازش نه
مرد جنگیم میز سازش نه
کار در دست کربلاییهاست
همگی عشق پنج تن داریم
از لباس عزا کفن داریم
پرچم سبز یا حسن داریم
در یمن نیز هموطن داریم
عشق بالاتر از کجاییهاست؟
آسمان رد پای ما را دید
سند روضههای ما را دید
مقتل کربلای ما را دید
چشم دنیا منای ما را دید
فاطمه مادر مناییهاست
گریه کردیم بی صدا امروز
مثل جانباز کربلا امروز
سوختیم از دم هوا امروز
گفت آقا غم منا امروز
قصهی تلخ شیمیاییهاست
بار دادند بار عام حسین
نقش سربند ماست نام حسین
منطق ما شده کلام حسین / شرط برجام ماست جام حسین
فتح ما پشت سر جداییهاست
حرف تحریم درخور ما نیست
چقدر حرف این که فردا نیست
گوش ما بر کلام دنیا نیست
به لب سید خراسانیست
گرچه دوران بی وفاییهاست
در طریقت ادا نباید داشت
سنگری از ریا نباید داشت
وحدتی غیر ما نباید داشت
چشم بر کدخدا نباید داشت
دورهی ختم کدخداییهاست
نور داریم و منجلی هستیم
گرچه بیسر صدا، ولی هستیم
پای دین بیمعطلی هستیم
همدانی این علی هستیم
شب هشتم شب فداییهاست
قدمی زد قد حرم خم شد
احمد کربلا معمم شد
خیمهها بی رسول اعظم شد
روزگار حسین در هم شد
وقت معراج مصطفاییهاست
در گلو لشکری صدا انداخت
تن او را جدا جدا انداخت
شاه را داغ او ز پا انداخت
آمد و بر زمین عبا انداخت
این عبا ارث مرتضاییهاست
خم شده قدم اکبرم برگرد
خیز از جا صنوبر برگرد
خبرت رفته تا حرم برگرد
دست در دست خواهرم برگرد
حرفم آغاز بیحیاییهاست
- ۱.۵k
- ۳۰ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط