هه

هه
دستشو گرفتم

بردم پیش خــــدا

گفتم من فقط اینو مے خوام😊

گفت این نـہ

بهتر از اینو برات گذاشتم ڪنار!😍

پامو ڪوبیدم زمین و
گفتم من همینو مے خوام..

خدا خم شد و آروم توے گوشم گفت

آخـہ این از من قول یڪے دیگرو گرفته...😞
دیدگاه ها (۳)

🍂 آنکه آسوده ی خواب است به بازوی رقیببالش نم زده از گریه چهم...

زیر باران در نسیم آهسته بوسیدم تورامی شکفت از دامنت رنگین کم...

.

با دلم قهر نکن بی تو دلم می گیرد"هستی" ام،بی تو همه هستی من ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط