چه کنم ریشه ی گلساکن گلدان تو بود

:
چه کنم ریشه ی ُگل،ساکن گلدان تو بود
پنجره باز اگر بود، به ایواِن تو بود

فال بسیار گرفتم،همه را گفت خطاست
قهوه ی زندگیم، تشنه ی فنجان تو بود

قصه ی نان و نمک چیست؟نمیدانم من
حرمت سفره ی من چشمِ نمکدان تو بود

درِ زندان بگشودند ولی یوسف ماند
بس که این یوسف ماعاشق زنداِن تو بود

نیمه ی پُر منم و نیمه ی خالی هم تو
خالی و ُپر همگی قصه ی لیوان تو بود

رسم عشق است که بوسه بزند لب بر لب
این چه عشقیست که لب،طعمه دندان تو بود

بال پروانه اگر عهد کند پَرنزندحرفی نیست
دل او پَر بِکشد، چون َسرِ پیمان تو بود...
دیدگاه ها (۱)

من دور توووو میگردمواین اصل سماع است

ساقیا حالم خراب است باده میخواهم بیادل زدست دادم خدا را چاره...

شنیدم عاشقان را می نوازی مگرمن زان میان بیرونم ای دوست

خوب شد ای شانه ی مردانه از راه آمدیچند وقتی بود خیلی حس بارا...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط