عشق

عشق

قصه‌ای بود که مادربزرگ

شب‌های زمستان برایم می‌بافت:

یکی از رو، دو تا از زیر،...

بالاپوشی که هیچ‌گاه گرمم نکرد!

رضا کاظمی
دیدگاه ها (۵)

اتفاقِ تازه ی منیخدا هم اگر خواست نیفتیبیفت!رضا کاظمی

کاش می‌توانستبه رود بیندازد خودش راماهی کوچکی کهد‌لش دریا بو...

تو شبیه دیگران نیستیدیگران حرف می‌زنند،راه می‌روندنفس می‌کشن...

روحم هنوز به خانه بر نگشتهبرای قدم زدن با توهر از گاهیاز خود...

HTML code کدزنی رو یاد بگیرید اون وقت می رسید به پس پرده 🙇

🍁 آذر 🌨❄️🌨باید بانویی باشد با گیسوان طلایی👧که هر روز و هر شب...

کاش بدانی دوست داشتنت خورشید نیست،کاش بدانیدوست داشتنتخورشید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط