مانند آذر سرگردانم

مانند آذر سرگردانم
هم پاییزم و دلداده
هم زمستانم و سرد...
میان عقل و دل حیران ماندم
هم نبودت را طاقت نمی‌آورم
هم باتو بودن را برنمی‌تابم.
ڪاش بودی و دستم را میگرفتی و
مرا از میان این سردرگمی بیرون میڪشیدی
تو خوب می‌دانی چه بگویی تا آرام شوم...


#دلنوشته
دیدگاه ها (۲۶)

مرا زیبا به یاد بیاربرای تو،شب‌های به یاد ماندنی باقی گذاشته...

به شب که مرا با تو آشنا کرده توسل می جویمباشد که مرا بشنودبا...

‌برای بیدار کردن توشب را از سمفونی مهتاب دزدیدمبه شهر خلوتی ...

دلم پر از آشوب پاییز استخزان با هزار رنگ پریشاننشسته بر پیاد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط