cafebaroon

@cafebaroon☕️





من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو

قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو

گفتم ای دل چه مه‌ست این دل اشارت می‌کرد
که نه اندازه‌ی توست این بگذر هیچ مگو

گفتم این روی فرشته‌ست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشته‌ست و بشر هیچ مگو

گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت می‌باش چنین زیر و زبر هیچ مگو

ای نشسته تو در این خانه‌ی پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو

گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
گفت این هست ولی جانِ پدر هیچ مگو



#مولانا🍃
دیدگاه ها (۱)

️درد من حصار بركه نيست!درد من زيستن با ماهيانی است،كه فكر در...

شب عروسی، داماد سرشو میزاره رو شونه عروس و گریه میکنه😢😭عروس ...

️غم مخورشاد بزیز آنكه جهان در گذرست ♡︎

️زندگی کمی دیوانگی می‌خواستاما ما زیادی دیوانه شدیماز تمام ک...

🌱🍒دوش دیوانه شدم،عشق مرا دید و بگفتآمدم نعره مزن جامه مدر هی...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

من از بیگانگان دیگر ننالمکه با من هرچه کرد آن آشنا کردحضرت ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط