فصل عشق خونین

فصل ۲ 《عشق خونین 》
پارت ۷۳


ات: دارم خواب میبینم ... درسته
جیمین با صدا آرامش بخش خودش گفت
جیمین : نه واقعیت هستش خوابم نمیبینی میخواهی نیشگونت بگیرم
ات جیمین رو هول. داد و این گریه شروع به عصبانیت شد مشت های به سینه جیمین میزد و گفت
ات: دارم خواب میبینم ... درسته
جیمین با صدا آرامش بخش خودش گفت
جیمین : نه واقعيت هستش خوابم نمیبینی میخواهی نیشگونت بگیرم
ات جیمین رو هول. داد و این گریه شروع به عصبانیت شد مشت های به سینه جیمین میزد و گفت
ات : عوضی ... بی‌شعور.... چرا اومدی
جیمین می‌خندید و هیچ حرکتی انجام نمیداد و در آخر دست های ات رو گرفت و در اغوشش گرفت
جیمین : ببخشید. یه دنیا باید ازت معذرت خواهی کنم بازم کمه ببخشید
ات نفس عميقی کشید و دست هایش را دوره کمر جیمین حلقه کرد و سفت تر بغلش گرفت
آروم آروم چشم هایش گرم گرفت و از شدت درد قلبش از حال رفت جیمین زود دست هایش را سفت گرفت و ات را از رو زمین بلند کرد سوی جانگ و جیا که از دو تماشا اون صحنه بودن سوی جانگ زود سمته ات رفت و نگران گفت
سوی جانگ: چی شد ... بریم زود باش
_____________

رو تخت اش دراز کشیده بود و سرم روی دست اش بود همه نگران جلو در اتاقش منتظر ات بودن دکتر از اتاق بیرون اومد و گفت
دکتر : نگران نباشید بخاطر ناراحتی قلبیش بازم همان جوری قلبش درد گرفت سرم براش روشن کردم وقتی تموم شد به هوش میاد
دکتر سمته سالن رفت و جیمین وارد اتاق ات شد و سمته تخت رفت و کنارش نشست خنده ای کرد و دستی به موهایش کشید موهایش را نوازش میکرد و لب هایش را نزدیک پیشانی اش کرد و بوسی رو پیشانیه ات
نیم ساعتی گذشت و دکتر برایه کشیدن سرم از دست ات از اتاق خارج شد
سوی جانگ: چرا بیدار نمیشه
جیمین : ناراحتی قلبی چیه ات ..
سوی جانگ نگذاشت جیمین حرفش را بزنه زود گفت
سوی جانگ: جیمین الان نه .... وقتش هم نیست .... پلک هایش را آرام باز کرد و جیمین نگاهش را به ات دوخت
جیمین : بیدار شدی
ات میخواست بنشینه که جیمین دستش را گرفت و کمکش کرد تا بنشینه
سوی جانگ: اونی جونم خوبی
صداهای پا را شنیدن و با شدت در باز شد و دین دان می یونگ وارد اتاق شدن زود سمته ات رفتن جیمین شوکه بهش نگاه میکرد دین دان با دست های کوچیک دوره گردنه ات حلقه کرد و سفت بغلش کرد
دیدگاه ها (۶)

فصل ۲ 《عشق خونین 》پارت ۷۴دین دان : اونیییییییی بگو خوبی از ب...

ده تا از پست هام رو ویسگون پاک کرده واقعا دیگه نمی‌فهمم که چ...

جیمین در فیک (عشق خونین )

فصل ۲ 《عشق خونین 》پارت ۷۲سوی جانگ با نفس زدن وارد سالن شد شو...

پارت ۴۴ات: جیمین اخرین هشدارمه جیمین: عوم... منتظرم جیمین : ...

( گناهکار ) ۱۰۴ part ات به شدت زیر گرمای بدن جیمین اذیت میشد...

( گناهکار ) ۵۹ part به سمته پیشخوان رفت و لیوان آبی برداشت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط