خنده دار بود یه گاهی قصه هام

خنده دار بود یه گاهی قصه هام،
بدون همدم ک بشه مرحم غصه هام،،،
ندارم حسی ن به آدم های دور و برم،
ن به اونایی ک حرف ها میزنن پشت سرم،،،
یه سری شعر و گاهی دست نویس،
چند تا نقاشی و گاهی گونه های خیس،،،
یه فنجون ک همیشه سردِ چاییش،
یه آدم ک هیچوقت پر نمیشه جای خالیش،،،
من تغییری نمیبینم تویه خودم،
فقط چند باری جلوی آینه عوض شدم،،،
صدا - صورتم - همش همونه،
اینم یه شعر تلخ بعنوان نمونه،،،
هنوز مث قدیم بخششم زیاده،
ن شاخ ام و ن پر افاده،،،
ن از زندگی امیدم ناامیده،
ن فردایِ امشب صبح سپیده،،،
ولی هنوز درس زندگی رو پاس میکنم،
و هنوز افتخار به خون پارس میکنم،،،
Lyrics by
,,Saint,,
دیدگاه ها (۱۰)

گریه هام یخ زده رو گونه هام،تحمل نداره این فشارو شونه هام،،،...

من هیچوقت آدمِ تنهایی نبودم،هیچوقت پسر بچه ی خواستنی نبودم،،...

وقتی که چشمانم کم کم نمی بینند،وقتی که آدم ها پیشم نمی شینند...

#بیخیال همه ی #آدم های این شهر،،،

رمان سوکوکو _ پارت 16

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط