پارت

پارت ۲
جیمین: ببخشید یه کتاب میخوام ولی هذچی میگردم پیدا نمیکنم سرد
ات: خوب اسمش چیه
جیمین: درجستجوی قتل سرد
ات: خوب این کتاب طبق لیست هنوز نیومده
جیمین: باش سرد
جیمین میره
ات: چه ادم بی ادبی اوفف
ویو ات
داشتم کار میکردم که خانم جانگ صدام کرد
ات: بله خانم
خ. ج: ات دهترم من یه مدت میرم بوسان تو میتونی کتاب خونرو مراقبت کنی تامن بیام
ات: بله حتما خانم
خ. ج: خوبه منم امروز بلیط دارم پس میرم خداحافظ
ات: خداحافظ
ویو جیمین
این دختره به من گفت بی ادب نمیدونه گوشام اندازه یه گرگ تیزه
ویو ات
داشتم در مغازرو میبستم که خانم جانگ زنگ زد
ات: بله خانم
خ. ج: دخترم من رسیدم بوسان پس میتونی شبا مغازه بخوابی؟
ات: جدی؟
خ. ج: اوهوم
ات: بله حتما
پایان مکالمه
ویوات
خوب راستش صاحب خونم به خاطر اینکه پول اجاره نداشتم منو انداخت بیرون من میخواستم خونه ی خواهرم بمونم اما چون شوهر خواهرم با موندن من موشکل داشت و بهم میگفت اضافی منم دلم نمیخواست برم اونجا وقتی خانم جانگ گفت میتونم مغازه بخوابم خیلی خوشحال شدم
پس رفتم و روی موبل یه پتو انداختم و وسلیلمو از خونع ی خواهرم اوردم

پرش زمانی به صبح

ویو ات
بلند شدم کار های لازمو کردم و یه سرعمی پوشیذم و موهامو گوجه ای بستم و در مغازرو بازکردم و دوباره همون پسرره اومد همیشه میادش
جیمین: کتاب رسید؟ سرد
ات: بله دارم میچینم وقتی چیدم میتونی بیای برداری

عزیزم ببخشید طول کشبد حلال کن ❤❤❤
دیدگاه ها (۱)

ویو کوک حتما جون سگ دارع فقط به خاطر فشار عصبی اینجوری شده ن...

جیمین: باشویو ات داشتم کتا بارو میچیدم که یه کتاب برای طبقه ...

ات ۱ اههعه ۲ اههه ۳اههه(مثلا صدای درد) ۲۹۹اخخخخخ ۳۰۰ کوک: دی...

خلاصه جئون ات مهربون اروم مظلوم به موقع زرنگ خوشگل سن ۱۹ جئو...

خون آشام من My vampire 🦇 part17ویو ات داشتیم دو تایی اتاق رو...

رمان جیمین ( خیانت ) پارت یک

p³« اهم دوستان من یه تغییر تو پارت قبل دادم که بجای اینکه جی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط