خندهایت

#خندھ‌هایت...
#خندھ‌هایت...
#خندھ‌هایت...
واےِ من!
با سلاحِ لب،
ڪمَر بر قتلِ جانم بَستھ‌اے؟؟
دیدگاه ها (۱)

تو را باور دارم از میان اشک ها و خنده هاتو را باور دارم حتی ...

زندگی شاید ! ضربان قلب آن پیرمرد است ؛ با پالتوی ماهوت مشکی ...

ﻭﻗﺘــــــــــــﯼ ﺩﺳﺘــــــــــــﺵ ﺭﺍ ﻋﺎﺷﻘــــــــــــﺎﻧﻪﻣﯿﮕﯿ...

آدمی که از چشم خودش افتاده باشه، دیگه محاله به چشم کسی بیاد....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط