My angel part
My angel (part 11)
تکه ای از غذای مورد نظرت رو داخل دهانت قرار دادی و مزه کردی ، چند وقتی میشد که درست غذذ نخورده بودی پس با اشتها شروع کردی به خوردن غذا … مرد مقابلت انگار با خوردن چند تکه گوشت و کمی سالاد سیر شده بود .. و همچنین تو هم غذات به اتمام رسیده بود … دهنت رو با دستمالی که کنار ظرفت قرار داشت تمیز کردی و با لحنی ملایم لب زدی :
+ ممنونم ، بابت غذا ، بابت این فضای دل انگیز ، بابت ارزشی که برام قائلی و همچنین بابت محبت های بی حد و مرزت … راستش اولین باری که دیدمت حس کردم یک ادم سنگدل و بی رحمی که هیچ عشق و محبتی در وجودش نداره و فقط به دیگران ظلم میکنه ، اما تو هرگز ایطوری نبودی .. ازت ممنونم که بهم فهموندی من هم ارزشمندم ، ممنونم که بهم اجازه دادی حرف بزنم و هیچ وقت بهم نگفتی ساکت باشم هیچوقت نگفتی پر حرفم و بهم احترام گذاشتی .. ازت ممنونم و قدردان تمومی محبت هات هستم … و در اخر .. تولدت مبارک اقای بنگ
مرد خنده ای کرد و شروع کرد به پاسخ دادن
_ خوشحالم که این حرف هارو میشنوم ، و ممنونم که امسال باعث شدی روز تولدم تنها نباشم
+ خب چرا کسی رو پیدا نمیکنی که واقعا دوسش داشته باشی ؟ کسی که همیشه کنارت باشه
_ پیدا کردم ولی نمیتونم بهش بگم
+ چرا ؟
_ اگه قبولم نکنه ..
+ قبولت میکنه من مطمئنم ، مگه میشه مردی به این جذابی و جنتلمنی رو رد کنه ؟
_ باشه سعیمو میکنم
+ خوبه … من یکمی خستم باید یک دوش کوچیک بگیرم ، جایی هست که بتونم دوش بگیرم ؟
_ البته ، همراهم بیا
دنبالش به سمت اپارتمان لوکسی که رو به روی ساحل قرار داشت رفتی ..
…….
تکه ای از غذای مورد نظرت رو داخل دهانت قرار دادی و مزه کردی ، چند وقتی میشد که درست غذذ نخورده بودی پس با اشتها شروع کردی به خوردن غذا … مرد مقابلت انگار با خوردن چند تکه گوشت و کمی سالاد سیر شده بود .. و همچنین تو هم غذات به اتمام رسیده بود … دهنت رو با دستمالی که کنار ظرفت قرار داشت تمیز کردی و با لحنی ملایم لب زدی :
+ ممنونم ، بابت غذا ، بابت این فضای دل انگیز ، بابت ارزشی که برام قائلی و همچنین بابت محبت های بی حد و مرزت … راستش اولین باری که دیدمت حس کردم یک ادم سنگدل و بی رحمی که هیچ عشق و محبتی در وجودش نداره و فقط به دیگران ظلم میکنه ، اما تو هرگز ایطوری نبودی .. ازت ممنونم که بهم فهموندی من هم ارزشمندم ، ممنونم که بهم اجازه دادی حرف بزنم و هیچ وقت بهم نگفتی ساکت باشم هیچوقت نگفتی پر حرفم و بهم احترام گذاشتی .. ازت ممنونم و قدردان تمومی محبت هات هستم … و در اخر .. تولدت مبارک اقای بنگ
مرد خنده ای کرد و شروع کرد به پاسخ دادن
_ خوشحالم که این حرف هارو میشنوم ، و ممنونم که امسال باعث شدی روز تولدم تنها نباشم
+ خب چرا کسی رو پیدا نمیکنی که واقعا دوسش داشته باشی ؟ کسی که همیشه کنارت باشه
_ پیدا کردم ولی نمیتونم بهش بگم
+ چرا ؟
_ اگه قبولم نکنه ..
+ قبولت میکنه من مطمئنم ، مگه میشه مردی به این جذابی و جنتلمنی رو رد کنه ؟
_ باشه سعیمو میکنم
+ خوبه … من یکمی خستم باید یک دوش کوچیک بگیرم ، جایی هست که بتونم دوش بگیرم ؟
_ البته ، همراهم بیا
دنبالش به سمت اپارتمان لوکسی که رو به روی ساحل قرار داشت رفتی ..
…….
- ۱۱.۱k
- ۳۰ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط