در من دیوانه ای جا مانده

در من دیـوانه ای جا مانده
که دست از دوست داشتنت بر نمیدارد
با تو قدم میزند
حـرف میزند
میخندد
شعـر میخواند
قهوه میخـورد
فقط ..نمیتواند در آغوش بگیردت ...
به گمانم همین بی آغوشی
او را خواهد کشت ...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۱۱)

این روزها دلم خون خون استمثل اناری بازمانده از شاخه ای که چش...

هنگامی که باران می بارد، درست است که تنها قدم زدن طعم دلپذیر...

در انتظار عشق چشم براهمتا دوباره قفل ها را بگشایدطلسم ها را ...

همچنان که خیس می شویشعر هایت را مرور می کنیتا شاید خیابان به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط