پارت
پارت ۱
وقتی زود قضاوتت کرد
ویو بورام:چشمام رو باز کردم دیدم تو بغل جونگ کوکم
کوک:سلام فرشته من صبح بخیر
بورام:سلام صبح توهم......عوققق(بدو بدو رفت طرف روشویی)
کوک:(داشت از پشتش با دستش نیزد تا بالا بیاره)عه چرا هیچی بالا نیاوردی
بورام:چون صبحونه نخوردم(دست و صورتش رو شست رفت طرف اشپزخونه داشت صبحونه درست میکرد که....)
کوک:تو حالت خوب نیس بیا بشین خودم درست میکنم
بورام:باشه
بورام:این بوی چیه؟؟؟
کوک:روغن دارم واست غذا درست میکنم
بورام:پنجره رو باز کن باز کن حالم بهم میخوره
کوک:باشه(پنجره رو باز کرد)
کوک:نفسم دارم میرم کمپانی مولظب خودت باشیا
بورام:چشم(رفت جلوتر درو قفل کرد)
کوک:عزیزم چیزی شده؟
بورام:تو باید......
《《《《《لایک》》》》》بزارین تا فیک رو تموم نکنم فعالیت نمیکنم
پس لطفاا حمایت کنید💜✌
وقتی زود قضاوتت کرد
ویو بورام:چشمام رو باز کردم دیدم تو بغل جونگ کوکم
کوک:سلام فرشته من صبح بخیر
بورام:سلام صبح توهم......عوققق(بدو بدو رفت طرف روشویی)
کوک:(داشت از پشتش با دستش نیزد تا بالا بیاره)عه چرا هیچی بالا نیاوردی
بورام:چون صبحونه نخوردم(دست و صورتش رو شست رفت طرف اشپزخونه داشت صبحونه درست میکرد که....)
کوک:تو حالت خوب نیس بیا بشین خودم درست میکنم
بورام:باشه
بورام:این بوی چیه؟؟؟
کوک:روغن دارم واست غذا درست میکنم
بورام:پنجره رو باز کن باز کن حالم بهم میخوره
کوک:باشه(پنجره رو باز کرد)
کوک:نفسم دارم میرم کمپانی مولظب خودت باشیا
بورام:چشم(رفت جلوتر درو قفل کرد)
کوک:عزیزم چیزی شده؟
بورام:تو باید......
《《《《《لایک》》》》》بزارین تا فیک رو تموم نکنم فعالیت نمیکنم
پس لطفاا حمایت کنید💜✌
- ۹۰۷
- ۲۵ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط