نگاه دریده ام را رویبدنت رها میکنمتشنه شهوتمبوسه هایم در پی مکیدن لبهای تو بیقرارندو نفس های تب آلودمزیر نگاهت سرشار ازتمنای خواستن میشود....و خیالم را به رویایبا تو پیوند میزند