یه صبح ابری
یه صُبح اَبری...
صدای کبوترا توی کوچه
صدای باد و پنجره
روی تخت نشستم دارم به بالا نگاه میکنم!
انگار دیگه قلبم درد نمیکنه ،
دیگه چشمام از بیخوابی قرمز نیست.
فکر نکنم تو زندگیم اینقدر خوب بوده باشم
چرا کسی صدام نمیکنه که بیدار شَم؟!
چرا تا بیدار شدم به موبایلم دست نزدم؟!
از تختم پا میشم چند قدم بر میدارم...
خیلی حالَم خوبه :)
یهو به پشت نگاه میکنم
خودمو روی تخت میبینم ...
اصلاً تعجب نمیکنم!
این آرزوی هرشب و روز مَنِ!🐾
صدای کبوترا توی کوچه
صدای باد و پنجره
روی تخت نشستم دارم به بالا نگاه میکنم!
انگار دیگه قلبم درد نمیکنه ،
دیگه چشمام از بیخوابی قرمز نیست.
فکر نکنم تو زندگیم اینقدر خوب بوده باشم
چرا کسی صدام نمیکنه که بیدار شَم؟!
چرا تا بیدار شدم به موبایلم دست نزدم؟!
از تختم پا میشم چند قدم بر میدارم...
خیلی حالَم خوبه :)
یهو به پشت نگاه میکنم
خودمو روی تخت میبینم ...
اصلاً تعجب نمیکنم!
این آرزوی هرشب و روز مَنِ!🐾
- ۱۲.۷k
- ۳۰ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط