خودم را خلاصه کرده ای در خودم

خودم را خلاصه کرده ای در خودم
چیزی برای اندوختن ندارم
برای رهایی    
نگرانم.....
جا میشوم در کوله ی تنهایی ام
که چمدانیست به عرض و طول تنم
از این دیوارهای نزدیک به هم    
دلگیرم
مشت می کوبم به دیواره ی افکارم
بر خشت های قدیمی و کهنه
ک با هر ضربه صدای ناله شان بلند میشود
و گردهایش بر روی زمین میریزد...
هنوز با تمام این تفاسیر...
دیوار
سخت و محکم بر جایش ایستاده
و مقاومت میکند در برابر ضربات پیاپی
چیزی تا فرو ریختنش باقی نمانده
اما
همچنان پافشاری میکند
با غرور و تکبری خاص !
آماده شده ام برای جنگ
جنگی درونی با من ِ خویشتن !
با تمام ضعف روحانی ام
میگویم که :
دوستت دارم
دیدگاه ها (۹)

"تـــو"سبک کدام متن عاشقانه ای...که تمام اشتیاقمبر وزن نگاهت...

بیچاره دخترا...بیچاره دخترا اگه خوشگل باشن می گن عجب جیگریه!...

سوار تابمبا هزار سوال بی جوابو یک روح بی تاباکنون دو چتر دار...

آرزوهایت بلند بوددست های من کوتاهتو نردبان خواسته بودیمن صند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط