تیکتاکر قاتل

(درسیو ها و بیکاریو ها مرا گای.. ییده بودندیو بدین دلیلیو پارت ندادیوم🗿👊)
𝐩𝐚𝐫𝐭 𝐟𝐢𝐯𝐞

سانزو:گوشی رو بده بدهههه*عجله و ذوق*
-*گوشی رو به سانزو دادم*
سانزو:الوووووووو
+هووویییییییییی سانزوووووووو تو بیدیدی پشمام
سانزو:کجا رفتی قالمون گذاشتییییییی
+من الان ایرانمممممم فردا مویام توکیو عاموووو
سانزو:جدی مویایی؟!
+ها مویام باور کو حرفامو عامووو
سانزو:خوبه پ منتظروت باشوم؟!
+ها مانتوظروم باشششس
-چرا من نمیفهمم چی میگید؟!🗿
سانزو بعد از کمی حرف زدن تلفن رو قطع کرد و اروم روی میز گذاشت و یه لبخند ملیح زده بود و بعد عین دیووانه ها عین پروانه بالا پایین میپرید البته منم همراهیش میکردم عین گوساله های خوشحال که درحال فوتبال بازی کردن بودن میپریدیم و کلا خونه شد تیمارستان شخصی
که یهویی زنگ آیفون خونه سانزو خورد
سانزو:کدوم ک.. یر خری این موقع شب اینجاست؟! *یهو اعصابش گا..یید*
سانزو رفت سمت آیفون و گوشی ان رو برداشت و جواب داد
سانزو:بلللععع
؟ :سانزو منم ریندو
سانزو:تو اینجا چی میخوایی این موقع شب!!
ریندو:هیچی فقط مایکی برای فردا یه ماموریت داد و گفتم نیستی گفت پس برو بهش بگو در ضمن اسلحهت هم جا گذاشتی
سانزو :خِله خو بیو تو!! *علامت کلید ایفون رو زد و در باز شد*
سانزو:برو قایم شوووووو سیدنییی
-کجا برمممم؟!
سانزو:تو اتاق طبقه بالااااااا
-باشه باشه
بدو بدو رفتم از پله ها بالا و رفتم داخل اتاق سانزو داخل کمد
همچنان در پذیرایی خونه
سانزو:*در رو باز رد*
ریندو:بیا حواس پرت *اسلحه رو بهم داد*
سانزو:*ازش گرفتم*ممنونم حالا بگو فردا چیکاره محلیم
ریندو:*ماموریت رو گفت*فهمیدی دیگه؟!
سانزو:باشه
ریندو:راستی کیانا فردا میاد توکیو
سانزو:تو از کجا میدونی؟!
ریندو:مگه تو میدونی؟!
سانزو:نه! من از کجا بدونم
ریندو:چی رو داری پنهان میکنی؟! تو از کجا میدونی کیانا فردا میاد؟!
سانزو:میدونم دیگه...


(پارت بعد 20 لایک بگیره میزارم)
دیدگاه ها (۴)

سفر جنگلی

70 تایی شددددنننننننمموووووننننن مباااااررررککککککککککک دم ی...

بانوی مقدس

ماموران پاکسازی

سناریو : من چشمان بنفش را دوست دارم پارت پنجممایکی ملودی رو ...

"Smile of Death”Part(۲)فردا صبح زود از نیویورک زدم بیرون. پر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط