هرچیمنبگمه پارت

#هرچی_من_بگمه #پارت4
حالت عادی
همه جمع شده بودن و نشسته بودن
مبینا:اینجا حیفه باید صدای زنو بچه از درو دیوار خونه بپاشه بیرون
رویا:به امید خدا تو و سیلدا اون بخش بچه رو تکمیل میکنین
سیلدا:از بحث اصلی دور نشیم
کریس:شرمنده ولی بحثی نداشتیم
رویا:خودتونو معرفی کنین
سوهو:خب من سوعم ، کریس ، چانیول،بکهیون، لی، چن، شیومین، دی او ، کای ، سهون ، تائو ، لوهان
رویا:اها اوکی
سیلدا:با اینکه طول میکشه حفظشون کنیم ولی اوکیه
مبینا:منم مبینام
چانی:چی منیبا
مبینا:نه مبینا ولی تو راحت باش
بعد از حرص اب میخورد فقط
سیلدا:هی به خودت رحم نمیکنی به دسشویی رحم کن
رویا:منم رویام
دی او:یارو
سیلدا:نه البته یاروهم بهش میگیم راحت باشین
رویا:زر نزن
سیلدا:منم سیلدام
پسرا:اوکی یذره سخته فردا تمرین میکنیم
سیلدا:من حرص نمیخورم چون پوستم خراب میشه😌

.....2 ثانیه بعد

سیلدا:لعنت بهت ، سیلدا کجاش سخته ،
بعد از حرص قرمز میشه
رویا:اینارو وللش تو برگه نوشته بود باید تو خوابگاهتون بخوابیم
سیلدا:اَی خِدا
سوهو:اتاق منیجر قبلی هست اونجا میمونید
مبینا:نه فک کردی مایم تو اتاق تو بخوابیم
بعد پاشد رفت تو اتاق
سیلدا:مگه این ایکیو میدونست اتاق کجاس که رفت
بعد 2 دیقه مبینا با یه لنگه جوراب اومد و دماغشم گرفته بود
مبینا:این اثار باستانی مال کیه
چانی:دیگه منو شما نداره
بکهیون:وایسا ببینم تو اتاق ما بودی
مبینا:نمیدونم والا دیدم در بازه رفتم تو یه سگم بود که انداختمش بیرون
سهون:الهی توبن بوده ، زیاد مهم نیست
چانی :اکه اون بره بیرون منم میره
میره کنار در وایمیسته
چانی:رفتما
همه پوکر نگاش میکنن
سوهو:لطف میکنی پسرم
چانی:باشه
ذرو باز گرد که مبینا گف
مبینا:نههه
چانی:میدونستم یکی پشتمه هنوز
مبینا:من که پشت خودم نیستم تورو نمیدونم
چانی:پس چرا گفتی نرم
من:نکفتم نرو خواستم بگم اثار باستانیتم ببر
جورابو پرت کرد طرف چانیول
چانیول به نگاه به جورابو یه نگاه به بقیه کردو اومد نشست سر جاش
همه:چیشد
چان:گفتم بهم نیاز دارین 😂😂😂
همه:به نبودنت بیشتر نیاز داریم

نظر بدید لطفا