مثل دندون نیمهشکستهی که بیاختیار زبونت بهش میخوره زخم

مثل دندون نیمه‌شکسته‌ی که بی‌اختیار زبونت بهش میخوره, زخمیش میکنه بعد از چندبار زخمی و خونی شدن زبونت در اثر برخورد با اون دندونِ تیز و بُرنده دیگه حسش نمی‌کنی در واقع عادت میکنی به این زخم و کنار میای با اون تیزیِ دندونت اما تا ابد این زخم فراموش نمیشه. هر بار که بخوای چیزیو با اشتیاق گاز بزن و بجویی یادت میوفته و اون یادآوری لذت اون لحظه رو از بین میبره.
میخوای از این به بعد از خوردن هر چیزی لذت ببری ولی یک بار لذت بردی و بابتش بهای سنگینی پرداخت کردی و این مانعِ دوباره لذت کافی بردنت و از یاد بردنش میشه.
آره داستان راحت زندگی‌کردنِ منه بعد از تو...
دیدگاه ها (۱)

‏دوستام انقدر خوبن که هر کدومشون یجوری درس زندگی بهم دادن. ا...

من از همه همیشه شاکیم همینه که هستکسی مجبورتون نکرده اطرافم ...

"دریا یکی رو غرق کرد، پس دیگه دریا نریم!"نمیشه که.. باید اعت...

کاش بفهمید حرفی که میزنید برای شما یک حرف است و تمام...اما ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط