Psychic lover

Psychic lover۸
سونا:من کاملا جدیم!!!
چا اون:خو بگو دقیقا مشکلم چیه
سونا:اختلال چند شخصیتی
چا اون:؟
سونا: خوب ببین این بیماری….(توضیح‌ میده)
سونا:عومم تاحالا پیش اومده که
یک‌ کاری برات تکراری بشه
اما تاحالا انجامش ندادی؟
چا اون:خو چرا پیش اومده
سونا:هوفف ببین تو اختلال
چند شخصیتی داری و این چیز خوبی
نیست!بعضی ها میگن که تو
خلافکاری چیزی هستی.
ولی خود واقعیت خبر نداره
چا اون:خبر نداره چون اون آدم بده
منم ولی طبق چیزایی که تو ذهنم…
اون دوتا یک چیزی فرا تر از بدن
سونا:چی…چی میگی
چا اون صورتش رو نزدیک سونا کرد.
فقط چند سانت فاصله داشت که
چا اون لب زد
چا اون:حقیقت رو بازم میخوای به
اون پلیس های احمق بگی؟(یواش گفت)
سونا:بهتره بری عقب تر آقای جانگ!
چا اون پرو تر از این حرف ها بود و
صورتش رو نزدیک تر برد
اگه یک کلمه دیگه حرف میزدن لباشون
به هم دیگه میخورد.
سونا خیلی خجالت کشیده بود و
لپاش بخاطر همین سرخ شده بود
چا اون رفت عقب گفت
چا اون:حوصلم سر رفت…میخوام برم
سونا:با این اوضاع…درمان نمیشی
چا اون:اونا گفتن قراره آزادم کنن
سونا:چی میگی؟
چا اون:هوفف من رفتم امیدوارم
دیگه نبینمت
سونا:امیدوارم جلسه بعدی
بهتر پیش بره
چا اون:جلسه بعدی در کار نیست!
این ‌رو گفت و ‌پاشد رفت سمت در
چا اون:خداحافظ خانم کوچولو
در رو بست و رفت
وایییی این از روانی هم بد تره
اگه طبق حرف هایی که خودش
زده باشه خلافکار باشه….نه!حتما
می‌خواد منو دست بندازه.
مطمئنم!!!!
یک قرص آرام بخش خوردم.
اگه نمیخوردم ارور میدادم کلا هنگ میکردم.
خوب اگه طبق حرف خودش آزاد شده
باشه باز به کاراش ادامه میده.
ولی خوب…گناه داره اون میتونه آدم
مفیدی واسه جامعه باشه.
ولی نشد،اما میتونه باشه.
اصن به من چه یکی نیست بگه دختره ی
احمق به تو چه ربطی داره که
کشتی خودت رو .
باید به سونگ یو بگم!
دیدگاه ها (۰)

Psychic lover۹باید به سونگ یو بگم!که کاری درستی نکردن…با فکر...

Psychic lover۱۰یکی از زیر دستام اونجا مرد!خودم میدونستم که ا...

Psychic lover7من بیمارام رو با عشق درمان میکنم.چون این شغل آ...

Psychic lover۶سونگ یو:خوب قرار بود راجببیماریش بگیدسونا:اها…...

یه متنی به چشمم خورد که می‌گفت: اگه به عقب برمی‌گشتی و تمام ...

𝘗4

𝘗6

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط