عشق یا انتقام

عشق یا انتقام
p27
ادامه
از پله های بیمارستان رفتم پایین
توی ماشین شستم
کمربندم رو بستم
ماشین رو روشن کردم
یه دفعه ای رادیو روشن شد
منم خاموشش نکردم و گذاشتم روشن باشه
؟؟؟؟!؟!!
×همین حالا اخبار جدیدی به دست ما رسیده است
در ساعت سه و چهل و سه دقیقه صبح اتوبوس انتقالی زندانی ها در مسیر سئول - بوسان
تصادف کرده و زندانی به نام جئون جونگ کوک ناپدید شده است
؟؟؟؟؟؟!؟!!؟
+چی...یعنی..چی....الان کجاست؟؟؟(نگران)
یه دفعه ای....یه دفعه ای ....سردی جسم تیزی رو روی گلوم احساس کردم
نفس کشیدن کسی کنار گوشم .....
_ اینجام بیبی.....
چاقو رو بالا تر برد جوری که سرم به سمت عقب بره
لبش رو چسبوندم به گوشم
_ کی فکرشو میکرد بیبی شیرینم ددیش رو لو بده ؟هوم؟
_(صدای سوت)
نه...نههه..اون ...سوتتت‌....نههه


شرط
۵۰ تا لایک
۵ تا فالور
دیدگاه ها (۲۵)

عشق یا انتقامP28_ کی فکرشو میکرد بیبی شیرینم ددیش رو لو بده ...

صداش......

عشق یا انتقامP27دستم رو روی سرش کشیدم(ویو کوک, پرش زمانی به ...

چشمانش مانند دریاییست که من در آن غرق میشوم همانند آسمانیست ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۸

"شراب سرخ" Part: ¹³جنا: چان اون کیم !!!پدرم ؟! ...درست شنیدم...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 4 " ویو جونگکوک : وقت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط