خبرت هست که تب دارم و درمانم نیست

خبرت هست که تب دارم و درمانم نیست؟
خبرت هست که میمیرم و بارانی نیست ؟
خبرت هست که تنها شدم و یاری نیست؟
,بشکن بغض سکوت دل ابری که دگر گریان نیست....
فریده راد
دیدگاه ها (۳)

در من جنون افزوده شد تا چشم بر چشمت شدموقتی نشستی پیش من نزد...

‏صدا کن مراصدای تو خوب استبیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهای...

هرکه عیب دگران پیش تو اوردو شمردبی گمان عیب توپیش دگران خواه...

P14

ببخشید که زنده ام...ببخشید که اذیتت کردم....ببخشید که سرد بو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط