ما کتاب کهنه ای هستیم سرتا پا غلط

ما کتاب کهنه ای هستیم ... سرتا پا غلط!

خواندنی ها را سراسر خوانده ایم ... امّا غلط!

سال ها تدریس می کردم ... خطا را با خطا

سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط!

بی خبر بودم ... دریغا ... از اصول الدین عشق!

خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط!

دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند

این مسلمانی ست آخر؟ لا غلط ... الّا غلط !

روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب ...

روز آخر ... مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط!

گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود

شیخــنا فرمود ... امّا یا خطا شد ... یا غلط..!

گفتم از فرط غلط ها ... دفتر دل شد سیاه!

گفت می دانم ... غلط داریم آخر تا غلط !

روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت

دیده ی من یک غلط می دید و او ... صدها غلط!

یا رب ... از تو مغفرت زیباست ،از ما اعتراف...

یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط..
دیدگاه ها (۱)

تمام خواب هایت را از چشم تنهایی می بینییتیم می شوی/در تحقیر ...

درد که نبودن نیستاینکه تنت از تنه ی آدما درد کنهو لکنت داشته...

.خندیدن به ضرب گلولهو استجاب دعای کشور همسایهدر بوسه هایی که...

ﺩﺭ ﺁﻥِ ﻣﻦﺯﻣﺎﻥ ﺿﺮﻭﺭﺕِ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖعقربه ها/اصحاب کهف بودنددست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط