خدایا

خدایا!!....

دلم میخواهد....دفتر مشقم را باز کنم....

و دوباره تمرین کنم....

الفبای زندگی را....

من....

چیزی شبیه زندگی کردن را فراموش کرده ام....!!

میخواهم...خط خطی کنم...

تمام آن روزهایی که دلم را شکست...

دلم... می خواهد....اگر معلم گفت.....

در دفتر نقاشیمان هر چه می خواهید بکشید....

این بار...تنها...و تنها...نردبانی...بکشم...


به سوی تو

#خدای من....!!
#خدای من......!!



@,,,,D
دیدگاه ها (۱۸)

طرف صحبت آدم های خاصی هستند سوء تفاهم نشه ممنون... ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﯾﻤﺎ...

خــدایــــــــــا . . . .می دانم این روزها از دستم خسته ایکم...

"دلتـنگـــــم" هــــــمـــین... و ایـ...

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ...به ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﯼ ﺗﺎ بیکران در کوچ...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۳

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط