ای گل تازه که بویی ز وفا نیست ترا

‌ای گل تازه که بویی ز وفا نیست ترا
خبر از سرزنش خار جفا نیست ترا

رحم بر بلبل بی برگ و نوا نیست ترا
التفاتی به اسیران بلا نیست ترا

ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست ترا
با اسیر غم خود رحم چرا نیست ترا

فارغ از عاشق غمناک نمی‌باید بود
جان من اینهمه بی باک نمی‌یابد بود

همچو گل چند به روی همه خندان باشی
همره غیر به گلگشت گلستان باشی

هر زمان با دگری دست و گریبان باشی
زان بیندیش که از کرده پشیمان باشی

جمع با جمع نباشند و پریشان باشی
یاد حیرانی ما آری و حیران باشی

ما نباشیم که باشد که جفای تو کشد
به جفا سازد و صد جور برای تو کشد

شب به کاشانهٔ اغیار نمی‌باید بود
غیر را شمع شب تار نمی‌باید بود

همه جا با همه کس یار نمی‌باید بود
یار اغیار دل‌آزار نمی‌باید بود

تشنهٔ خون من زار نمی‌باید بود
تا به این مرتبه خونخوار نمی‌باید بود

من اگر کشته شوم باعث بدنامی تست
موجب شهرت بی باکی و خودکامی تست

#وحشی_بافقی♥ ️
دیدگاه ها (۵)

‌‌‌لیلا که شدیحرف مرا میفهمی..مجنونِ تمامِ قصه‌ها نامردند..

دَََر دو چَشم مَن نشین ای آن که اَز مَن مَن‌تَریتا قَ...

🌸 فنجانی مکث و☕ ️🍃 لحظہ‌ای سکوت🌸 بہ احترام نام قشنگ دوست🍃 آن...

اگر وقت نداری حالم را بپرسی ،درکت می کنم ؛اگر وقت نداری با م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط