قسمت سوم

قسمت سوم

کیویا
صدای جیغ جیغ دخترا که اسم weeping willow رو میاوردن اعصابمو به هم میریخت. وقتی بهشون رسیدم،انرژیم فوران کردو پریدم رو دوش کلود که مثل همیشه اول عین جن شد و بعد یه نفس عمیق کشید و همچین زد پس کلم که هیده و ماساکی اومدن بازوهامو گرفتنو تاکشی دو دستی کوبید تو سرشو یوکیو انگشتشو گاز گرفت و گفت:((کلود،بچم جوون مرگ شد!)) کلود با پوزخند گفت:((این سگ جونه بابا!))

***نگاه سردتر از یخش از آتش گرمتر بود...

صدامو بچگونه کردمو نگاهمم مظلوم کردم و گفتم:((اونی تان دلت میاد منو دعبا تنی؟))حالا پسره بی جنبه اومد منو عین پر بلند کرد و شروع کرد به دویدن. صدای داد و هوار بچه ها که دنبالمون میدویدن باعث خنده کلود و تعجب آدمای اطراف میشد. داد زدم:((ای هواررررر!کلود آبرومونو بردی!))

***وجود مست کننده اش جام باده من شد...

کلود گفت:((چشم! هر چی کیویا بگه.))بعد منو گذاشت رو زمین و منم همینجور داشتم عقب عقب میرفتم و با کلود بحث میکردم که به یه چیزی خوردمو افتادم زمین، وقتی برگشتم دیدم یه دختره.
ادامه دارد...
#ww
دیدگاه ها (۳)

کوره وا...کوره وا...ب*چ چان به روایت تصویر

ناگاسه کیویا #SHUU

#SHUU

سلام بچه ها. بالاخره اومدم#AYATO

رمان فیک پارت 3فقط قبلش بگم بچه ها من رمان تهیونگ و جیسو رو ...

میدونست از صدای رعد و برق وحشت می کنم. اولین آسمون غُرمبه زد...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط